تفاوت تشنج با صرع چیست؟ انواع تشنج و صرع را بشناسیم
- خانه
- مقالات آموزشی
- تفاوت تشنج با صرع چیست؟ انواع تشنج و صرع را بشناسیم
تشنج (از عبارت لاتین sacire به معنای "تسخیر کردن") یک پدیده حمله های ناشی از دیس شارژهای غیر طبیعی، بیش از حد، و فوق همزمان از مجموعهای از نورونهای سیستم عصبی مرکزی (CNS) است. بسته به توزیع دیس شارژها، این فعالیت غیرطبیعی CNS میتواند تظاهرات گوناگونی از فعالیت شدید تشنجی تا پدیده های تجربی که به آسانی توسط مشاهده کننده قابل تشخیص نیستند داشته باشد. اگرچه عوامل گوناگونی میزان بروز و شیوع تشنج را تحت تأثیر قرار می دهند، اما حدود 10-5% از جمعیت حداقل یک نوبت تشنج خواهند داشت که حداکثر میزان بروز آن در اوایل کودکی و اواخر بزرگسالی میباشد.
معنای عبارت تشنج باید به دقت از صرع (epilepsy) افتراق داده شود. صرع وضعیتی را توصیف میکند که در آن فردی دچار تشنجهای راجعه ناشی از یک فرآیند مزمن زمینهای میگردد. این تعریف نشان میدهد که فردی با یک نوبت تشنج یا تشنج های راجعه ناشی از شرایط قابل تصحیح یا قابل اجتناب الزاماً مبتلا به صرع نیست. صرع بیشتر به یک پدیده بالینی اطلاق میشود تا یک بیماری منفرد، زیرا اشکال و علل بسیاری برای صرع وجود دارند. با این وجود، سندرمهای صرع گوناگونی در میان علل فراوان صرع وجود دارند که در آنها مشخصات بالینی و پاتولوژیک متمایزکننده هستند و یک اتیولوژی اختصاصی زمینهای را مطرح مینمایند.
اگر تعریف صرع را به صورت دو یا چند تشنج برانگیخته نشده بپذیریم، میزان بروز صرع در جمعیتهای مختلف در سراسر جهان حدود 0.5 – 0.3% بوده و میزان شیوع صرع 5 تا 10 نفر به ازای هر 1000 نفر تخمین زده میشود.
تعیین نوع تشنجی که روی داده جهت تمرکز بر رویکرد تشخیصی به اتیولوژیهای خاص، انتخاب درمان مناسب و دستیابی به اطلاعات بالقوه حیاتی در زمینه پیش آگهی ضروری است. در سال 1981، اتحادیه بینالمللی صرع (International League Against Epilepsy) (ILAE)، نسخه تعدیل شده طبقهبندی بینالمللی تشنجهای صرعی را منتشر کرد که همچنان سیستم طبقهبندی سودمندی است. این سیستم براساس خصوصیات بالینی تشنج و یافتههای الکتروانسفالوگرافیک همراه با آن طرحریزی شده است. خصوصیات بالقوه متمایزکننده دیگر از قبیل اتیولوژی یا سوبسترای سلولی در این سیستم طبقهبندی در نظر گرفته نشدهاند، اگرچه همچنانکه در آینده دانستههای بیشتری در مورد مکانیسمهای پاتوفیزیولوژیک زمینهساز انواع خاص تشنج بدست آیند، این وضعیت نیز بدون تردید تغییر خواهد نمود.
یک اصل اساسی این است که تشنج ممکن است پارسیل Partial (مترادف با کانونی Focal) یا ژنرالیزه (فراگیر) باشد. تشنج کانونی به مواردی گفته میشود که در آنها فعالیت تشنجی به نواحی پراکندهای از قشر مغز محدود باشد. تشنج ژنرالیزه نواحی منتشری از مغز را بطور همزمان درگیر مینماید. تشنج کانونی معمولاً با ناهنجاریهای ساختمانی مغز همراه است. در مقابل، تشنج ژنرالیزه ممکن است در نتیجه ناهنجاریهای سلولی، بیوشیمیایی یا ساختمانی ایجاد شود که توزیع گستردهتری دارند.
تشنج کانونی در نواحی پراکندهای از مغز روی میدهد. چنانچه در حین تشنج هوشیاری بیمار بطور کامل حفظ شود، تظاهرات بالینی نسبتاً ساده درنظر گرفته میشوند و تشنج تحت عنوان تشنج کانونی ساده نامیده میشود. چنانچه هوشیاری مختل گردد، علامت شناسی بیمار پیچیدهتر است و تشنج با عنوان تشنج کانونی کمپلکس نامیده میشود. یک زیر گروه مهم دیگر شامل تشنجهایی است که به صورت تشنج کانونی شروع میشوند و سپس در سراسر کورتکس انتشار مییابند و به آنها تشنج کانونی با انتشار ثانویه اطلاق میگردد.
موجب علائم حرکتی، حسی، اتونومیک یا روانی بدون تغییر آشکار در هوشیاری میگردد. بطور مثال، بیماری که دچار تشنج کانونی حرکتی با منشاء کورتکس حرکتی اولیه راست در ناحیه کنترل کننده حرکات دست میباشد، متوجه حرکات غیرارادی دست چپ میگردد. این حرکات بطور تیپیک کلونیک (یعنی حرکات تکراری فلکسیون/ اکستانسیون) و دارای تناوب 2 تا 3 هرتز میباشند. وضعیت تونیک خالص نیز ممکن است دیده شود. از آنجائیکه ناحیه قشری کنترلکننده حرکات دست بلافاصله در مجاورت ناحیه حالتهای چهره میباشد، این تشنج ممکن است موجب حرکات غیرطبیعی صورت بطور همزمان با حرکات دست نیز باشد. چنانچه کانون تشنج در محل تحدب مغزی باشد، الکتروانسفالوگرام EEG گرفته شده با الکترودهای پوستی سر در حین تشنج (EEG در فاز حمله Ictal) ممکن است تخلیههای الکتریکی غیر طبیعی را در ناحیه بسیار محدودی از محل مناسب کورتکس مغزی نشان دهد. با این وجود، فعالیت تشنجی که در ساختمانهای عمقیتر مغزی روی میدهد اغلب توسط EEG استاندارد ثبت نمیشود و ممکن است برای کشف به الکترودهای داخل جمجمهای نیاز داشته باشد.
سه خصوصیت دیگر تشنج کانونی حرکتی قابل توجه میباشند. اول اینکه در برخی از بیماران، حرکات غیرطبیعی ممکن است در ناحیه بسیار محدودی از قبیل انگشتان آغاز شوند و به تدریج (طی چند ثانیه یا چند دقیقه) پیشرفت نموده و بخش بزرگتری از اندام را درگیر نمایند. این پدیده که توسط Hughlings Jackson توصیف شده و "رژه Jacksonian" نامیده میشود، مشخصکننده گسترش فعالیت تشنجی به ناحیه بزرگتری از قشر حرکتی مغز میباشد. دوم اینکه بیماران ممکن است به دنبال تشنج، یک پارزی موضعی (فلج Todd) را برای چند دقیقه تا چندین ساعت در ناحیه درگیر تجربه نمایند. سوم اینکه در موارد نادری تشنج ممکن است برای ساعت ها یا روزها ادامه یابد. این وضعیت که صرع کانونی مداوم نام دارد اغلب نسبت به درمان طبی مقاوم است.
تشنج کانونی ساده ممکن است به صورت تغییرات حس سوماتیک (مانند گزگز Paresthesia)، بینایی (جرقههای نور یا توهمات بینایی)، تعادل (احساس افتادن یا سرگیجه دورانی)، یا عملکرد اتونوم (برافروختگی، تعریق، سیخ شدن موها) نیز تظاهر نماید. تشنج کانونی سادهای که از قشر تمپورال یا فرونتال منشاء بگیرد ممکن است موجب تغییراتی در شنوایی، بویایی یا عملکردهای بالاتر قشری (علایم روانی) گردد. این تظاهرات عبارتند از احساس بوهای غیرمعمول و شدید (مانند بوی سوختن لاستیک یا نفت)، یا صداها (صدای شلوغی یا صداهای بسیار پیچیده)، و یا احساسی در اپیگاستر که از معده یا قفسه سینه منشاء گرفته و به سر میرود. برخی از بیماران احساسات غریب درونی از قبیل ترس، احساسی از در شرف تغییر بودن، گسلش detachment، مسخ شخصیت، deja vu، یا ایلوژن هایی بصورت کوچکتر شدن (میکروپسیا) یا بزرگتر شدن (ماکروپسیا) اشیاء را توصیف میکنند. هنگامی که چنین علایمی قبل از یک تشنج کانونی کمپلکس یا تشنج ژنرالیزه ثانویه روی میدهند، بعنوان هشدار یا اورا عمل مینمایند.
با فعالیت تشنجی کانونی مشخص میشود که با اختلال توانایی بیمار جهت حفظ ارتباط طبیعی با محیط همراه میباشد. بیمار در حین تشنج قادر نیست که بطور مناسب به دستورات کلامی یا اشاره ها پاسخ دهد و یادآوری یا آگاهی وی از فاز تشنج مختل است. این تشنج معمولاً با یک اورا (تشنج کانونی ساده) شروع می شود که برای بیمار کلیشه ای است. شروع فاز ایکتال اغلب بصورت توقف ناگهانی رفتاری یا خیرگی بدون حرکت است که آغاز دوره فراموشی را مشخص مینماید. توقف رفتار معمولاً با اتوماتیسم (خودکاری) همراه است که شامل رفتارهای غیرارادی و اتوماتیکی است که تظاهرات گستردهای دارند. اتوماتیسم ممکن است شامل رفتارهای بسیار ابتدایی نظیر جویدن، مکیدن لبها، بلع یا حرکات شبیه "نوک زدن" در دستها و یا رفتارهای پیشرفتهتری مانند نشان دادن هیجان یا دویدن باشد. بیمار بطور تیپیک پس از تشنج گیج است و تغییر وضعیت وی تا بازگشت کامل هوشیاری ممکن است از چند ثانیه تا یک ساعت طول بکشد. بلافاصله پس از تشنج، معاینه بیمار ممکن است فراموشی پیش گستر Anterograde و یا در موارد درگیری نیمکره غالب، زبان پریشی (آفازی) پس از تشنج را نشان دهد.
EEG روتین بین تشنجها در بیماران مبتلا به تشنج کانونی کمپلکس اغلب طبیعی است و یا ممکن است دیس شارژهای کوتاهی تحت عنوان epileptiform spikes یا امواج تیز را نشان دهد. از آنجاییکه تشنج کانونی کمپلکس ممکن است از لوب تمپورال داخلی یا لوب فرونتال تحتانی یعنی نواحی دور از پوست سر منشأ بگیرد، EEG ثبت شده در طی تشنج ممکن است نشاندهنده محل ناهنجاری نباشد. با این وجود، کانون تشنج اغلب با استفاده از الکترودهای اسفنوئیدال یا الکترودهای داخل جمجمه ای که از طریق جراحی کار گذاشته شدهاند کشف می شود.
محدوده رفتارهای بالینی بالقوهای که میتوانند با تشنج کانونی کمپلکس همراه باشند به قدری گسترده است که توصیه شده قبل از آنکه نتیجهگیری شود دوره های کلیشه ای رفتارهای عجیب یا آتیپیک ناشی از فعالیت تشنجی نیستند احتیاط فراوانی صورت گیرد. مطالعات اضافی و مفصل EEG در چنین مواردی ممکن است کمک کننده باشند.
میتواند گسترش یافته و هر دو نیمکره مغزی را درگیر نماید و تشنج ژنرالیزه ای را ایجاد نماید که معمولاً از نوع تونیک – کلونیک است (در مطالب بعدی توضیح داده شده). انتشار ثانویه بطور شایعی به دنبال تشنج کانونی ساده و بخصوص در مواردی که کانون آنها در لوب فرونتال است دیده میشود، اما ممکن است با تشنجهای کانونی که در جاهای دیگر مغز روی میدهند نیز همراه باشد. افتراق تشنج کانونی با انتشار ثانویه از تشنجی که بطور اولیه ژنرالیزه تونیک – کلونیک است دشوار میباشد، زیرا حاضرینی که تشنج را مشاهده کردهاند تمایل دارند که بر روی فاز تشنجی ژنرالیزه که چشمگیرتر است تأکید نمایند و از علائم کانونی و جزئیتری که در ابتدا وجود دارند غافل میمانند. در بعضی از موارد، شروع کانونی تشنج فقط زمانی آشکار می شود که یک شرح حال دقیق بتواند وجود او را (یعنی تشنج کانونی ساده) را شناسایی نماید. با این وجود، اغلب اوقات شروع کانونی تشنج از نظر بالینی آشکار نیست و ممکن است فقط از طریق آنالیز دقیق EEG اثبات گردد. در هر صورت، افتراق بین این دو موضوع فوقالعاده مهم است، زیرا ممکن است تفاوتهای اساسی در ارزیابی و درمان تشنج کانونی و ژنرالیزه وجود داشته باشند.
منصور نوری، دانشجوی دکترای تخصصی کاردرمانی
منبع: کتاب اصول طب داخلی هاریسون
۰ دیدگاه:
اولین دیدگاه را شما بنویسید.